۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی» ثبت شده است

خطهای رنگی روابط

پیام گذاشت که خط قرمز زندگیت چیست ؟

کمی فکر کردم و کلمه های قشنگ به خاطر آوردم ، بقیه هم بیکار نبودن و در کنار یادآوری ، دست به قلم هم شدن ! ببخشید یادم رفته بود که دست به قلم و کاغذ شدن جای خودش رو دست به گوشی شدن گرفته ...بگذریم

هر کسی کلمه و کلماتی چند سیلابی ردیف کرد  ، غرور ، دورویی ، و ... هر چیزی و هر کلمه ای که خودش به عنوان سمبل جا افتاده بود را نوشتن و گفتن و لذت بردن ....

آخر شب در لابه لای نظر دهنده ها داشتم اسم افرد و نظراتشان را میخواندم ، آدمهایی که خطر قرمز دارند و اعلام کرده بودند ... اسامی یکی پس از دیگری آشنا بودن و هر آدمی را با توجه به شناخت اولیه خودم از اون شخص ، با یه برچسبی میشناختم ...

یکی مغرور ، یکی سرد و بی اعتنا و یکی دورو و الا آخر ...

اما یک چیز جالب ، وقتی داشتم به  اسمهای آخر میرسیدم و نگاهم به برخی اشخاص و نظراتشون میخورد ، دقیقا اون افراد با نظراتشون تطابق داشت اما با یه فرق کوچیک ، اونم اینکه دقیقا من آنها را به همون عنوان طبقه بندی کرده بودم و آنها هم خودشون با قاطعیت از اون طبقه بی زار بودن  و صد البته که خط قرمز روابطشون بود ....

چقدر شناختها سخت تر شده ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تغییر


تغییر


تا به حال به این جملات فکر کرده اید :

من تو رو خوب میشناسم ...

من تو رو بهتر از خودت میشناسمت

تو همیشه همینجوری بودی

از حفظ هستم تو را

الان که بیشتر فکر میکنم وجه منفی این جملات توی ذهنم بیشتر هست تا مثبت قضیه ، همیشه باید یه گندی بالا اومده باشه که در اکثر مواقع بخت باهات یار بوده باشه که این جملات را بشنوی...

یادمه ماهها و سال ها این جملات را برای یک یا چند دوست از نزدیکترین هام استفاده میکردم ...روزها همینطور گذشت و باور من هر روز به اون جملات بیشتر میشد و اطمینان داشتم که وقتی چند سالی با کسی در ارتباط باشی قطعا اونو کاملا میشناسی....

گذشت...

گذشت....

تا جایی که خودم را در وصف اون جملات دیدم...

تو را کامل میشناسم ... داستان مال چند سال پش هست..

دوباره روزها گذشتن اما این بار این جمله را شنیدم :

تغییرات زیادی کردی....

این رفتار مال تو نیست....

وقتی فکر میکردم همه از یک تغییر میگفتن یعنی همه شواهد ....

بعدش این جمله ها را تصحیح کردم :

من تو را نمیشناسم .... من فقط بخشی از تو را که در ارتباط با من هست میتونم گاهی پیش بینی کنم...

وقتی به رفتار دوستانم هم فکر کردم دیدم رفتارای اونا هم تغییر کرده و تغییراتی که من حتی تصورش را هم نمیکردم....

یاد این جمله افتادم:

آدمی که زنده است  روزانه در حال تغییره ، آدمی که تغییر نکند قطعا آموخته ای نداشته  و همیشه روال زندگانیش ( مردگانیش) ثابت بوده.

اون چیزی که تو میبینی ، فقط چیزیه که تو میبینی ، نه اون چیزی که من هستم ، آدم ها دوست دارند فکر کنند که اون چیزی که میبینند کل واقعیته ، اما اینطور نیست .در بهترین حالت اون فقط بخشی از واقعیت هست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

آرزوهای کوچیک

 پ ن : از کانال علی قاضی نظام هست نوشته زیر که دوستانم برام فرستاده بودن و اگه هم اشتباه نکنم نوشته نیلوفر نیک بنیاد باید باشه.

داشتم فکر میکردم چرا باید بین زندگی دو نفر در دو گوشه ی دنیا اینقدر تفاوت باشد..!
ما در مدرسه هایمان هیچوقت کلاس رقص و باله نداشته ایم..!
هیچوقت کارگاه نجاری نداشته ایم..!
ما هیچوقت کلاسی با تمامی آلات موسیقی نداشته ایم..!
ما هیچوقت در سلف مدرسه نچرخیده ایم تا در ظرفهایمان خوراکی های خوش آب و رنگ بریزند تا با اکیپمان سر میزی بخندیم و شاد باشیم و از پسر خوش قیافه ی تازه وارد یا درمورد دختر مشهور و باهوش مدرسه صحبت کنیم..
ما هیچوقت پارتی آخر سال نداشته ایم..!
ما هیچوقت روز آخر مدرسه کلاه هایمان را به هوا نینداخته ایم..!
ما همیشه بازخواست شده ایم؛
برای ناخن هایمان؛
برای موهایمان؛
برای.. ما هرگز نفهمیدیم تمیز بودن صورت چه منافاتی با شخصیت آدم دارد..!؟
ما پدرمان در آمد بس که موهایمان را ازته تراشیدیم
ما هرگز نفهمیدیم جنس مخالف شاخ و دم ندارد و مثل ما آدم است و میتوان با او بدون فکرها و نیت های شوم دوست شد و به او اعتماد کرد.
راستش جنس مخالف هم هرگز این را نفهمید..!
ما شیرین ترین روزهای نوجوانی مان با کابوس کنکور هدر رفت..!
بهترین روزهای جوانیمان با سربازی..!
ولی کسی به ما نگفت تو دیگر ۱۷ ساله نمیشوی..!
ما قربانی خواسته هایی شدیم که پدر و مادرمان هرگز به آن نرسیدند..!
هیچکس به ما نگفت جامعه هنرمند بیشتر میخواهد تا مهندس....!
هیچکس نفهمید شب ها با رویای ساز یا بوم نقاشی به خواب میرویم..!
هیچکس به ما نگفـت موفقیت پزشکی و مهندسی و وکالت نیست..!
و هیچوقت نفهمیدیم انسان بودن؛ ربطی به «با کدام پا وارد دستشویی شدن»  ندارد..!
و.. هیچکس به ما یاد نداد عاشق شدن را..!
این روزها سرزمینمان تشنه ی فهم است...

وقتی داشتم میخونمدمش یه جاییش رو خیلی دلم خواست ، نه اینکه الان بخواد ، همیشه برام یه دل خوشی کوچیک بوده اما نشده.

"ما هیچوقت روز آخر مدرسه کلاه هایمان را به هوا نینداخته ایم..!"

وقتی که خوندم اینو برای شخصی که برام فرستاده بود فرستادم:

"آرزوهای کوچک"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

چقدر زود میگذره نه !؟

چند مثال ساده برای اینکه سرعت گذر زمان را کاملا حس کنید

 

۱- گل خداداد عزیزی به استرالیا و صعود به جام جهانی فرانسه ۱۹ سال پیش اتفاق افتاده است

۲- سریال شب های برره ۱۱ سال پیش پخش می شد

۳- اخراجی های ۱ و سنتوری در حدود ۹‌ سال پیش در سینمای ایران خبرساز بودند

۴- فیلم پر پرواز با بازی شادمهر عقیلی ۱۶‌سال پیش روی پرده رفت

۵- از ده سال پیش تا کنون از کارت سوخت برای سوخت گیری استفاده می کنیم

۶- انیمیشن شرک ۱۵ سال پیش اکران شده است

۷-  فیلم سینمایی جدایی نادر از سیمین ۴ سال پیش اسکار گرفته

۸_ حدود ٤ سال از فیلترینگ ویچت گذشت

۹_ حدود ۷ سال از پخش آخرین قسمت سریال فرار از زندان می گذرد

۱۰_ هفت سال است که ما از ویندوز سون (۷) استفاده می کنیم

۱۱ _ شش سال است که ایرانی ها یارانه دریافت می کنند.

چقدر زود میگذره نه !؟

برام جالب بود و اصلا بعضی اعداد رو فکرش هم نمی کردم .....لعنتی چقدر تند داره میدوه


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حرفهای روزمره


ارتباط

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حرف حساب

در زندگی

همیشه به نحوه پایان یافتن رابطه هایتان حساس باشید

شکل پایان یافتن رابطه

رنگ خود را بر تمام خاطرات خوب و بد آن رابطه می پاشد

و تاثیری جدی

بر نحوه ورود شما به هر رابطه دیگر میگذارد.

مارتین سلیگمن (به نقل از وب سایت متمم)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰